عاشق تنها



آخرین پست

سلام به تمام عزیزانی که تو این دو ماه که نبودم بهم سر زدن.

بچه ها من دیگه تو این وبلاگ نمیتونم بیام.

این آدرس وب جدیدمه,حتما بهم سر بزنید.

www.samira-deltang.blogfa.com

دو شنبه 16 ارديبهشت 1392برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

000

مادر ” مرا ببخش درد بدنم بهانه بود !
کسی رهایم کرده بود…
که صدای بلند گریه ام؛
اشک هایت را در آورد…!!!

سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

مخاطب خاصی ندارد نوشته هایم..
اما.. تا دلت بخواهد همدرد دارد..
“داغ تمام نوشته هایم”

جمعه 27 بهمن 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

...

بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی …
دلت بگیره ولی دلگیری نکنی …
شاکی بشی ولی شکایت نکنی …
گریه کنی اما نزاری اشکات پیدا بشن …
خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری …
خیلی ها دلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی …

جمعه 20 بهمن 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

مردمانی هستند که می‌خواهند بدانند تو چه مرگــــتــــــ است …
و وقتی بفهمند چه مرگــــتــ است …
بهت می‌گویند بس کن …
انرژی منفی نفرست …
اینجاست که سکوتــــــــــــ معنا پیدا می کند …
و تنهـــــــــــــــــــــــایی می شود تنها چاره … !

دو شنبه 16 بهمن 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

...

ما که نفهمیدیم دنیا دستِ کیه…..
ولی‌ دستِ هر کی‌ هست ….
خــُـب لامصــــــّــــب
دست به دست بچرخون که به دستِ همه برسه !!!

دو شنبه 16 بهمن 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

.....

پر از تنهاییم ای کاش بودی
که داره زندگیم از دست میره
یه آهنگی گذاشتم که میدونم
اگه گوشش کنی گریت میگیره
صدام از گریه ی دیشب گرفته
چه بارونی چه احساسی چه حالی
با اشکام باز مهمونی گرفتم
همه چی هست فقط جای تو خالی
.
دارم دنبال عکسامون میگردم
همونا که لب دریا گرفتیم
اگه ما سهم هم دیگه نبودیم
چرا توی دل هم جا گرفتیم؟
چه معصومانه افتادی تو این عکس
چه لبخند نجیبی رو لباته
تو میخندی و من گریم گرفته
چقدر این خونه تشنه ی صداته
.
تو یادت رفته وقتی گریه دارم
برای اشکای من شونه باشی
تو یادت رفته باید خونه باشی
باید پیش منه دیوونه باشی
نگو خونه بگو دیوار بی در
که سرتا پاشو خاموشی گرفته
مگه من توی تقدیرت نبودم
شاید دنیا فراموشی گرفته

سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

مــــیـدانــــــی ؟

همه را امـــتــحــــان کــــــــــــــرده ام !

قرص خــــواب و مـسکن

روانـشـنــــاس

خــــنـــده هـای زورکــــی . . .

هـنـدزفـری تـوی گـوش و گــــریــه کـردن

ســــیـگــــــــــــــار و مــشــروبـــــــــــ . . .

دوســتـــــــــــان جـــــدیــد . . .

دل من این حـــــــــرفـهـا حـــالـیـش نـمیشود !

تو را مـیـخـــــــــــواهـد . . .

بـــــــرگــــــرد . . .

 

سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

.............

من کاکتوس نیستم بغلم کن خواهشأ…!!!

سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

...

هیچی بدتر از اون نیست ک بدونی یکی ی جایی با ی آهنگی ب یادت میفته…
و اون آهنگ کلاه قرمزیه:سلام الاغ عزیز حالت چطوره؟!
از بس خر بودی تو اون رابطه …

یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

.......

رفتـﮧاے

פּ مـטּ

هــر رפּز

بـﮧ مــפּریانـﮧهایے فڪر مےڪنـҐ

ڪﮧ آهستــﮧ פּ آراҐ

ڪًـــפּشـﮧهاے خیالــҐ را مےجَــפּنــב

تا بـے"خیال" نشــבه‌ا Ґ بــرڪًـر ב!

جمعه 22 دی 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

دل گرمی...

آدم گاهی چه گرم می شود

به یک ” هستـــــــــــــــــــــم ” ؛

به یک ” نتــــــــــــــــــــــــرس ” ،

به یک ” نـــــــــــــــــــــــوازش ” !

به یک ” آغـــــــــــــــــــــــوش” …

پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

...

این جماعت می گفتند اشکهایت را

خرج رفتنش نکن...

راست می گفتند

بی من

تو مفت هم نمی ارزی... !

پنج شنبه 14 دی 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

...

دلتــــنگــــی همـــــوون مکــــثـــــی ِ

کــــه

رو اســـمشـــ میـــکنـــی

وقتــــی شمـــاره هـــایـــ گــوشیــــت رو میــــای پـــاییــــنــــ . . . !

پنج شنبه 14 دی 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

....

مرور خاطرات تمام سهم من است از تـــُ

آنـ را هَـمـ جیره بَـندے کَردِه امـــ

تـآ مَبــآدآ ،

تَــوقُــعشـ زیاد شَـود!!

دِلـ استـ دیگـر

مُمکن استـ فَــردا خودَت رآ اَز مـَن بــِخواهـَد!

پنج شنبه 14 دی 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

خدایا...

خدایا
دلم مرهمی می خواهد ازجنس خودت
نزدیک
بی خطر
بخشنده
بی منت!!

شنبه 9 دی 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

....

مرا تنگ در آغوش گرفته ای و برای روز های رفته مان گریه میکنی؟
حالا تو التماس میکنی ومن فقط پوز خند میزنم
چه زود رسید روزی که آرزویش را داشتم
که من بی ذره ای احساس؛درست مثل چوب خشک در آغوشت باشم و تو ذره ای احساس از من گدایی کنی!!

شنبه 9 دی 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

تو بخند...

مَـטּ هـر روز و هـر لحظـﮧ نگرانت مے شوم

ڪـﮧ چـﮧ مے ڪُنے ؟

ڪُجایے ؟

در چـﮧ حالے ؟

پـنـجـره اُتـاقـم را بـاز مے ڪُنم و فـریـاد مے زنـم:

تنهـاییـت بـراے مَـטּ

غُصـه هـایـت بـراے مَـטּ

هـمـﮧ بُـغـض ها و اشڪهایـت بـراے مَـטּ

تــو فـقـط بـخـنـد

آنقـدر بـلـند تـا مَـטּ هـم بشـنوم صـداے خـنـده هـایـت را

صـداے هـمـیشـﮧ خـوب بـودنـت را ...

چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

........

کاش یکم جرات داشتیم
ای کاش
میرفتیم سراغ گوشیمون
رو اسمش میرفتیم
زنگ میزدیم

ساعتها پشت خط میموندیم
حالا که جواب داد میگفتیم :
ببین دلم برات تنگ شده … همین
واسه کار دیگه هم زنگ نزدم

دو شنبه 4 دی 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

....

چقدر بَده ازش خبر نداشتــ ـه باشی
sms بدی جوابتو نده
ساعتها نگــرانش باشی بعد
بایه خط دیگه بهش زنگ بزنی با دومین بوق گوشی رو برداره…قطع کنی
اون وقــ ـته که می فهمی تنهـــایی
اون وقته که می فهمی دیگه دوستت نداره
آره …
آدما از همین جاست که تنهــ ـایی رو برای همیشه انتخاب میکنن...

دو شنبه 4 دی 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

........

▼▲ فِڪـر نَڪُـלּ ڪِــﮧ بـﮧ پـآیـَٺ مـے نِشیـنَمـ ▼▲

▄▀▄▀▄▀▄ نــَـﮧ ▄▀▄▀▄▀▄

بُلـَنــــב مے شَـوَمـ ▼▲ آرآمـ چـَرخــے مے زَنـَـمـ

▀▄▀ مُطـمـَئِــלּ مے شـَـوَمــ ڪِــﮧ نیسٺــے ▄▀▄

▼▲ بـَر مے گَرבمـ سَر جآیـَمـ ▼▲

▀▄▀ سـَــرَمـ رآ مــے گــُـבֿآرَمــ و مے میــــرَمــ ▄▀...

جمعه 1 دی 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

همیشه باید کسی باشد...

همیشه باید کسی باشد…
تا بغضهایت را قبل از لرزیدن چانه ات بفهمد…
بایدکسی باشد….
که وقتی صدایت لرزید بفهمد….
که اگر سکوت کردی بفهمد…..
کسی باشد که اگر بهانه گیرشدی بفهمد…
کسی باشد که اگر سردرد را بهانه می آوری برای رفتن و نبودن بهفمد به توجهش احتیاج داری…
بفهمد که درد داری که زندگی درد دارد که دلگیری…
بفهمد که دلت برای قدم زدن زیر باران…
برای بوییدن…
برای بوسیدن…
برای یک آغوش گرم تنگ شده است…
همیشه باید کسی باشد…
همیشه…!

چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

....

بد ترین حالت ممکن اینه که
وقتی باهاش قهری اس که میاد همه تن و بدنت میلرزه
چون فکر میکنی اوونه … بعد که میبینی اون نیست خیلی داغون میشی!!
ولی غرور لعنتی و حرفایی که ازش شنیدی روز آخر،اجازه نمیده بهش زنگ بزنی
منتظری اون اول بیاد سمتت
اونم نمیاد …. توام نمیری ….
یه رابطه تو اوجش به همین راحتی تموم میشه…..!

دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

اندوه...

انـدوه که از حــد بگــذرد جایش را می‌دهد به یک بی‌ اعتنایی مـزمـن !
دیـــگـر مـهـم نـیـســت : بــــــــــودن یا نـبـــــــــودن ؛ دوست داشـتــن یا نـداشـتـــن
آنـچه اهـمـیـت دارد کــــشــــداری رخـوتـنـاک حسی است که،
دیگر تـو را به واکـنـش نمی‌کـشانــــد !
در آن لحظه فـقـط در سکوت غـرق می شـوی و نـگـاه می‌کـنی و نـگــــــــــاه…

یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

........

به هواى گرماى آغوشت چه بى محابا برهنه کردم احساسم را…
غافل از اینکه
این روزها هواى حوالى احساست
زمستان زمھریر است…

جمعه 24 آذر 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

بـــــــرگــــــرد . . .

مــــیـدانــــــی ؟
همه را امـــتــحــــان کــــــــــــــرده ام !
قرص خــــواب و مـسکن
روانـشـنــــاس
خــــنـــده هـای زورکــــی . . .
هـنـدزفـری تـوی گـوش و گــــریــه کـردن
ســــیـگــــــــــــــار و مــشــروبـــــــــــ . . .
دوســتـــــــــــان جـــــدیــد. . .
دل من این حـــــــــرفـهـا حـــالـیـش نـمیشود !
آغــوشـتـــــــ را مـیـخـــــــــــواهـم . . .
بـــــــرگــــــرد . . .

جمعه 24 آذر 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

فقط برگرد...

هنوز دست هایم
در دستهای تو بود
کـه باران بارید
تو رفتــے چتر بیاوری
و من هنوز کـه هنوز است
روے این نیمکت
منتظرم
کــه یا باران بند بیاید
یا تو با چتر
یا تو بـے چتر
فقط برگردے..

یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

می روی...

می روی و من پشت سرت آب نمـی ریـزم…
وقتی هـــــــوای رفتــــــــن داری
دریـــــا را هم به پـایت بریـزم
بــــر نمــــی گــــردی..

پنج شنبه 16 آذر 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

زن...

رفتار عاشقانه زن را باید از دلتنگیش فهمید…
از شوق و بی تابی اش برای دیدار…
از حس کودکانه اش برای آغوش…
از خجالتش برای بوسه گرفتن…
زن…بی دلیل…بهانه نمیگیرد…شایدبهانه دستان گرمت را دارد!دستش را بگیر

جمعه 10 آذر 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

رفتنی...

وقتی بند کفشت را بستی

و راهی شدی ...

پشت سرت آب هم نخواهم ریخت

آنکه رفتنیست بگذار برود ...

حتی اگر کوله بارش سرشار از خاطره باشد

دل نبند

که شکسته اش را تحویلت می دهند

چه بخواهی چه نخواهی ... !

پنج شنبه 9 آذر 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

بغض...

گآهـے دِلَـتـــ از سن و سالت مےگیرد
میخواهے کودکـــ باشے
کودکے بهـ هر بهانهـ ای بهـ آغوشـِـ غَمخوارے پناهـ مے بَرَد
و آسودهـ اَشک مے ریزد
بُــزُرگــــ کهـ باشے
بایَد بغض هآے زیادے را بـےصدآ دفن کنے

دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

باور کن!!!

باور کن!
نه درگیر تو شده ام…
و نه حسی دارم به تو…
اصلا می خواهی همه چیز را برگردانم به روز اولش؟
تو یک دوست معمولی شوی …
و من… نه !
ممکن است دوباره عاشقت شوم لعنتی…

دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

پیر...

نسلی هستیم که در اوج جوانی مشروب میخوریم تا انرژی داشته باشیم فراموش کنیم

ترامادول میخوریم تا به آرامش برسیم

سیگار میکشیم تا بغضمان را فرو ببریم

ما در اوج جوانی

پیر شده ایم، پیر…!

یک شنبه 5 آذر 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

بانوی نور...

بانوی نور ...
فاطمه جان
شرمنده ایم ...
که بهای حسینی شدن ما ،
بی حسین شدن تو بود ...
و شرمنده تر آن که تو بی حسین شدی و
ما حسینی نشدیم ....

چهار شنبه 1 آذر 1386برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

بچگی...

یـآدم است

آن زمـآن کهـ عـآشق هـم بودیم،

وقـتی سر چیز هـآی کوچیک قـَهر میکـَردیم

هــَردو می خـَندیدیم

و میگـُفتــیم چهـ بـَچگـآنه بود قـَهرمـآن..

یــآدم است،

تـو همیشه بــآ دلهــُره میگـُـفتی:

تـَرسـَم از روزیـ است

کهـ عشـق مـَن رآ هـَم بهـ حــسـآب بچگـی بگـُذاریــ

حـآل از آن روز هـآ ســآل هـآ میگـُذرد

و مـَن چیزی رآ که تو از آن

دِلهــُره داشــتی

دیدَم!

که رو به رویــَم می ایـستی

و میگــویی

تــو فقـط عـشــق بچگـی ام بــودی...

میبیــنی؟

زمـآنه چهـ چیـزهـآ که یـآد نمیدهــَد!

چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

دلتنگی

دلتنــــگی

پیچیــدهـ نیســتــ...

یکــ دِل..

یکــ آسِمــآن..

یــکـ بُغــضـ..

و آرزوهــای تـَـرکــ خـوردهـ !

بهـ همین ســآدگـی

چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

افسانه ها...

افسانه ها را رها کن
دوری و دوستی کدام است؟؟
فاصله هایند که عشق را می بلعند …
تو اگر نباشی……..
دیگری جایت را پر میکند!!
به همین سادگی!!!

چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

التماس مال دیروز بود ، مال وقتی بود که ساده بودم …
الان میخوای بری ؟
هـــــــــیـــــــــس !!!
فقط خداحافظ

سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

با توام پسر جان...

بـآ تــــوآم پِسـَــر جــآن(!)
دُختـَـرے کـہ مَسخـَــره بآزے درميـــآره،
نِگــآت مے کُنـــہ و چِشمهآش بـَــرق مے زنـہ
و زير لـَب مے گہ عزيـــزم....
دُختــَــرے کـہ بــِـدون تـَرس و مُحکـَمـ, هَمــہ جـآ دَستـآشــو دورت حَلقــہ ميکنـہ
دُختــَــرے کـہ روسـَرے بــَـد رَنـگ رو کـہ بـَرآش خـَـــريدے سَـــر مے کُنــــہ
و ميــآد به ديدَنــت....
دُختــَـرے کـہ وَقتـے قَـَــدم مے زَنيد و يــہ پسر خـــوش تيپ تر مے بيــنہ
خودِش رو بيشتـَــر مے چسبونـــہ بهــت...
دُختــَـرے کـہ دستـآت رو تــو چــرآغ قــرمزِ خيآبونــآ مُحکَمتــر ميگيــره
دُختـَــرے کـہ وَقتـــے از هَمــہ شآکـــے هستـے و دآد مــے زَنــے
هيچـــے نمـے گہ، فَقَط آروم دَستتو مـــے گيره....
دُختــَـرے کـہ وَقتــے دآرے حـَرف ميزَنــے تـو صورَتت لَبخَنــد ميزَنــہ
دُختـَــرے کـہ وَقتــي تــو خُودتــي, قِلقِلکـت ميـــده؛
دُختـَــرے کـہ روز زَن بَـــرآش يــہ شآخـــہ گل مـے خـَــرے
بـآ يـہ لَبخنــد غَمگيـــن مے گـہ مُهـــِم خودِتـــے....
اين دُختــــرو حَـــق ندآرے اَذيــت کُنــے(!)

دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

باران که مى بارد
باید آغوشى باشد
پنجره نیمه بازى
موسیقى باران
بوى خاک..
سرماى هوا..
گره کور دست ها و پاها
گرماى عریان عاشقى
صداى تپش قلب ها
باران که مى بارد باید کسى باشد..

دو شنبه 29 آبان 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

شب…!
من…!
تنهایی…
و سیگاری که سروته روشن شد!!
آخرین رفیقم را اشتباهی سوزاندم…

شنبه 27 آبان 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

من عاشق این شهرم ....

شهری که در آن به دنیا قدم گذاردم ...

اولین جای دنیا که چشم گشودم ...

و شهری که دوباره در آن ، میان بازوانت زاده شدم ...!

شهری که میدانهایش ، گوشه کنارش ، ملتهب بوسه های من و توست ...


صاعقه ای آتشین از طعم گس و ترش لبانت ...!

شهری که تمام خیابانهایش پر شده از جا پای قدم های ما ...

نه سایه به سایه ...

بلکه شانه به شانه ...!

جمعه 26 آبان 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

رسم خوب ها همین است

حرف آمدنشان شادت می کند

و ماندنشان

با دلت چنان می کند

که هنوز نرفته

دلتنگشان می شوی . . .

جمعه 26 آبان 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

گُفتــــــــ :مَـــرا فَــرامــوش کُـטּ اَمّـــا نَــدانستـــــ
ڪـﮧ
اَصــلـاً اَرزش ِ بـﮧ یــاد مـــانـدَטּ رآ نَــداشتـــــــ

چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

تسلیت...

گویند “می” نمی شود از راه گوش خورد

من “یا حسین” می شنوم مست می شوم . . .

آغاز دهه محرم تسلیت باد

سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

میترسیدم...

سخت میترسیدم از اینکه من از نژاد شیشه باشم و شکستنی …

او از نژاد جاده باشد و رفتنی …

آری روزها گذشت ؛

همان شد :

او رفت و من شکستم

دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

دلم میخواست...

دلم می خواست یکی رو داشتم ،
بعضی وقتا که مردم خستم می کردن ،
میومد کنارمو دستاش رو می گذاشت دو طرف ِ صورتم
زُل می زد توو چشام ، می گفت
ببین ! تو من رو داری…

یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

مخاطب خاصم...

ﻣﺨﺎﻁﺐ ﺧﺎصـ ♥‬ـم!
ﺩﻭﺳﺘـــــﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ...
ﺯﯾـــــﺎﺩ...
ﮐﻤـــــﺶ ﮐﺮﺩی...
ﮐﻤﺘـــــﺮﺵ ﮐﺮﺩی...
ﺑﯽ ﺗﻔـــــﺎﻭﺕ ﺷﺪﻡ...
ﻻﺍﻗﻞ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﻧﻔـــــﺮﺕ ﻧﺮﺳﺎن !

شنبه 20 آبان 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

اشتباه...

یکی از اشتباهات زندگی ، آدم حساب کردن اونایی که آدم نبودن

هنوز هم نشدن ، بعدا هم نمیشن !

شنبه 20 آبان 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

به سلامتی....

بـــه ســــــــلامتي دختری که ؛
عوضی بازي رو بلد بود !
اما ....
هيچ وقت واسه هيچ پسری امتـــــــحانش نکرد ... !!

شنبه 20 آبان 1391برچسب:,

  توسط سمیرا  |
 

 



میخواهم... این راهی که من و تو آمده ایم را... از ابتدا ویران کنم... تا هیچ کس ... به اینجایی که ما رسیده ایم ... نرسد !
elahe_eshgh1994@yahoo.com


 

 

 آخرین پست
 دل ســـــــــــــــاده مــــــــن .....مطلب ارسالی ازALI
 بــــعد از مـــــــــــــــــــرگم .......مطلب ارسالی ازALI
 000
 ...
 ...
 .....
 .............
 ...
 .......
 دل گرمی...
 ...
 ...
 ....
 خدایا...
 ....
 تو بخند...
 ........
 ....
 ........
 همیشه باید کسی باشد...
 ....
 اندوه...
 ........
 بـــــــرگــــــرد . . .
 فقط برگرد...
 می روی...
 زن...
 رفتنی...
 بغض...
 باور کن!!!
 پیر...
 اره بــــــــــخند......
 بانوی نور...
 بچگی...
 دلتنگی
 افسانه ها...
 با توام پسر جان...
 تسلیت...
 میترسیدم...
 دلم میخواست...

 

ارديبهشت 1392
اسفند 1391
بهمن 1391
دی 1391
آذر 1391
آبان 1391
مهر 1391
شهريور 1391

 

سمیرا

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عاشق تنها و آدرس asheghambash.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





مدل پالتو
only for you
ستاره مشرقی
عشق آتشین من
عشقی
**((EMO))**
از ایذه چه میدانید
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
ازدواج موقت
جلو پنجره ایکس 60
امن ترین درگاه پرداخت اینترنتی

 

حمل و ترخیص خرده بار از چین
حمل و ترخیص چین
جلو پنجره اسپرت
دوست یابی انلاین
سفارش آنلاین قلیون

 

RSS 2.0
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 31
بازدید ماه : 97
بازدید کل : 8358
تعداد مطالب : 181
تعداد نظرات : 90
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


<-PollName->

<-PollItems->


IranSkin go Up



Online User